بهشتی که شهید حسن طهرانی‌مقدم قبل از شهادتش دیده بود
۲۱ آبان ۱۴۰۱ - ۷:۵۶
شناسه : 1562
بازدید 283
9
به مناسبت سالروز شهادت سردار شهید حسن طهرانی مقدم؛ در میان وسایل شخصی شهید طهرانی‌مقدم، یک دستمال مشکی پیدا شد که این شهید با چسباندن کاغذی روی آن خواسته بود این دستمال همراهش دفن شده و در قبرش قرار گیرد.
ارسال توسط : نویسنده : عمار منبع : مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
پ
پ

به گزارش کوله بار مازندران، حسن تهرانی مقدم در ۶ آبان ۱۳۳۸ در محله سرچشمه تهران متولد شد. او پس از طی تحصیلات مقدماتی، موفق به دریافت مدرک کارشناسی در رشته مهندسی صنایع شد.

وی که در آغازین روزهای تشکیل سپاه پاسداران، به عضویت آن درآمده بود، در دوران جنگ عراق و ایران، جزو نخستین فرماندهان توپخانه سپاه و بنیان‌گذاران این واحد بود.

او بنیان‌گذار یگان موشکی سپاه است که با گذراندن دوره موشکی در سوریه، این واحد ارزشمند را در زمان جنگ مدیریت می‌کرد.

حسن تهرانی مقدم در سال ۱۳۶۴ به سمت فرمانده موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد و همچنان تحقیقات خود را درباره ساخت موشک و راکت ادامه داد.

راکت نازعات، موشک شهاب ۳، قیام، قدر، عاشورا و خلیج‌فارس، جزو تولیدات موشکی ایران در دوران مدیریت اوست.

او در سال ۱۳۸۵، مسئولیت سازمان جهاد خودکفایی سپاه را بر عهده گرفت و تا روز شهادتش در حادثه انفجار مهمات یکی از پادگان‌های تحت امر در تاریخ ۲۱ آبان ۱۳۹۰، در جهت تولید و گسترش تسلیحات موشکی کشور فعالیت داشت.

شهید حسن تهرانی مقدم، لقب پدر موشکی ایران را دارد.

 

ارادت به اهل‌بیت (ع)

راوی حمیدرضا مقدم فر

به گزارش همشهری آنلاین؛ حمیدرضا مقدم فر؛ همرزم شهید نقل می‌کند: یک هفته قبل از شهادتش گفت: خواب دیدم که مردم و من را داخل قبر گذاشتند، یک‌دفعه نگاه کردم، تاریکی محض همه اطراف من را گرفته بود، تمام بدن من می‌لرزید، دیدم که ملائک سؤال و جواب آمدند، در همان فضای تاریک و رعب‌انگیز به من گفتند که چه چیزی با خودت آورده‌ای از آن دنیا؟

من فکر کردم که حالا چه باید به این‌ها بگویم که نجات پیدا کنم. می‌گفت می‌لرزیدم و تعریف هم که می‌کرد با همین تعابیر. می‌گفت فکر کردم بگویم، من جنگ رفتم، خب پاسدار بودی، وظیفه و تکلیفت بوده که باید برای امنیت مردم کار می‌کردی.

فلان خدمت را انجام دادم، خیریه داشتم، چه و چه و همین‌طور به یادم آمد که کارهای خوب من این‌ها بوده، دیدم که هرچه فکر کردم، وظیفه بوده، موشک درست کردم، وظیفه بوده، پاسدار این انقلاب بودی، وظیفه‌ات بوده از امنیت مردم دفاع کنی و موشک درست کنی.

دیدم خدایا من هیچ‌چیز ندارم، چه بگویم. یک‌دفعه به ذهنم رسید که بگویم من هیئت می‌روم و برای امام حسین (ع) اشک می‌ریزم، در روضه‌ها شرکت می‌کنم، برای حضرت زهرا (س) اشک می‌ریزم، من خیلی حضرت زهرا (س) را دوست دارم.

می‌گفت تا این‌ها را گفتم، این‌ها به زبانم آمد، یک‌دفعه نگاه کردم، این تاریکی محض تبدیل شد به یک خرمی و نور و یک بهشتی را مقابل خود دیدم.

 

دستمال مشکی

به گزارش تسنیم؛ در میان وسایل شخصی شهید طهرانی مقدم، خانواده ایشان دستمال مشکی پیدا کردند که این شهید بزرگوار با الصاق کاغذی بر روی آن خواسته بودند که این دستمال همراه ایشان دفن شده و در قبرشان قرار گیرد.

این دستمال اشک، مربوط به عزاداری‌های ایشان در مراسم عزای محرم بوده است. بر روی کاغذی که روی این پارچه قرار داشت، با دست خط شهید نوشته‌شده بود: عنایت فرموده و این دستمال مشکی را در کفن من قرار دهید. حسن مقدم.

 

منبع:

هاشمی، علی، رسا، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، چاپ اول ۱۴۰۰، صفحه ۳۳۲

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.